کد خبر: 15268
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۸
قره باغی

پیام خانواده - نویسنده کتاب «متولد بهمن» می‌گوید اسفندیار قره‌باغی همیشه می‌گفت ایران پناهگاه و نقطه امید مظلومانه عالم است و این خاک برای ما قداست دارد.

کتاب «متولد بهمن» نوشته روح‌الله رشیدی توسط انتشارات راه‌یار منتشر شده است. این کتاب دربرگیرنده خاطرات شفاهی اسفندیار قره‌باغی است.

اسفندیار قره‌باغی یکی از این چهره‌های ماندگار است که به دلیل خواندن ترانه خاطره‌انگیز «آمریکا ننگ به نیرنگ تو» ماندگار شد.

قره‌باغی صبح روز ۱۷ آذر در سن ۷۹ سالگی و بر اثر بیماری در بیمارستان ولیعصر (عج) تبریز درگذشت.

به همین مناسبت با روح‌الله رشیدی نویسنده کتاب «متولد بهمن» به گفتگو پرداخته‌ایم.

مشروح متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم؛

* آقای رشیدی چرا سراغ ثبت و ضبط زندگی اسفندیار قره‌باغی رفتید؟

ایده تدوین تاریخ فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی از اواسط دهه ۸۰ در ذهن گروهی از فعالان فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی شکل می‌گیرد، با این توجیه و استدلال که انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده فرهنگی و اجتماعی موجب تغییرات گسترده و عمدهدر کشور و حتی دنیا شده است.

همچنین علاوه بر اینکه انقلاب اسلامی تاریخ سیاسی دارد، از تاریخ فرهنکی هم بهره‌مند است و علاوه بر اینکه مبارزات سیاسی صورت گرفته تا این انقلاب به ثمر برسد، مبارزات و تحرکات فرهنگی و هنری هم صورت گرفته است.

اساساً حجم فعالیت‌های فرهنگی و هنری بسیار بیشتر از حجم فعالیت‌های سیاسی است و خوشبختانه تجربیات و خاطرات سیاسی مبارزات سیاسی هم تا حدی گردآوری شده یا ساز و کار این گردآوری وجود دارد و سازمان مشخصی پیدا کرده؛ اما تجربه‌های فرهنگی و هنری خیلی مورد اعتنا نبودند از این جهت است که ما خلأ بزرگی در ادامه مسیر پیدا کردیم این خلأ، فقدان نظریه فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی برای رسیدن به این نقطه مطلوب خیلی ضروری و لازم است، چراکه در صورت گردآوری تجربه‌ها می‌توانیم از انقلاب اسلامی روایت فرهنگی داشته باشیم و چهره‌ها و مبارزان سیاسی و فرهنگی انقلاب را معرفی کنیم. همچنین انجام چنین فعالیت‌هایی مقدمه و تمهیدی برای رسیدن به قواعد کار فرهنگی و هنری و حتی شکل‌دهی به نظریه فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی می‌شود.

به این ترتیب دفتر مطالعات جبهه فرهنگی در سراسر کشور به دنبال چهره‌ها و شخصیت‌هایی بود که به نحوی با تولید اثر یا بنا گذاشتن رویدادها در پایه گذاری فعالیت‌های فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی نقش داشتند. شاخه‌های مختلف هنر مورد توجه قرار گرفت چراکه ما معتقد بودیم که انواع هنرها در جریان مبارزات و پس از ان به کار گرفته شده و مؤثر بودند.

یکی از این شاخه‌های مؤثر و مهم که کتمان ناپذیر هم هست موسیقی و سرود بوده؛ اساساً وقتی نام انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی (ره) پیش کشیده می‌شود، بلافاصله سرودها در ذهن ما تداعی میشه و این سرودها هستند که حامل شعارها، آرمان‌ها و ارزش‌های دوره مبارزه هستند. بنابراین نمی‌شود از انقلاب اسلامی و دوره مبارزه حرف زد و از هنر حرف نزد و در بین هنرها از هنر موسیقی حرف نزد. پس دنبال چهره‌های مؤثر هنر موسیقی انقلاب رفتیم و با بررسی آثار انبوهی که تولید شده بود به یک اسم درخشان رسیدیم. به نام استاد اسفندیار قره باغی که او را با سرود جاودانه آمریکا ننگ به نیرنگ تو می‌شناسیم، اما کسانی که فعالیت‌های هنری دهه ۶۰ را دنبال‌کردند، اعتراف می‌کنند که او یکی از رکن‌های اصلی تولید هنری در آن دهه بوده و علاوه بر اینکه سرود آمریکا ننگ به نیرنگ تو تبدیل به نماد سرودهای ضد امپریالیستی و ضد استکباری شده است.

از طرفی آقای قره باغی همشهری ما بودند و بعد از فعالیت در مرکز موسیقی سرود صدا و سیما و بازنشستگی ساکن تبریز بودند و امکان آشنایی فراهم شد. در سال ۸۸ و از پس فتنه‌ها نیز شایعاتی مبنی بر معترض بودن اسفندیار قره باغی مطرح شد و این بهانه‌ای شد تا به سراغ‌شان برویم، و ایشان توضیح داد که نه تنها پشیمان نیست از خواندن آن سرود بلکه انگیزه‌اش قوی‌تر شده اما اگر قرار است سیاسیون ما بر سر میز مذاکره با آمریکا بنشینند و ابهت ما شکسته شود بهتر است که این سرود پخش نشود.

وقتی نام انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی (ره) پیش کشیده می‌شود، بلافاصله سرودها در ذهن ما تداعی میشه و این سرودها هستند که حامل شعارها، آرمان‌ها و ارزش‌های دوره مبارزه هستند. بنابراین نمی‌شود از انقلاب اسلامی و دوره مبارزه حرف زد و از هنر حرف نزد و در بین هنرها از هنر موسیقی حرف نزد

* برای معرفی آقای قره‌باغی به مخاطبان چه فعالیت‌هایی انجام شد؟

ما در اولین گام سعی کردیم شخصیت قره‌باغی را برای نسل‌های جدید معرفی کنیم. یک مراسم بزرگداشت در تبریز ترتیب داده شد که در آن چهره‌های ملی هم حضور داشتند و در آن مراسم از خدمات و سوابق استاد گفته شد.

ضمن اینکه ما خواهش کردیم چند کار موسیقایی را بخوانند؛ این کارها با مضمون ۹ دی، ترور شهید احمدی روشن، سالگرد حمله ناو آمریکایی به پرواز ۶۵۵ هواپیمای مسافربری ایران، سیزده آبان و حضرت امام (ره) بود که همگی نشان می‌داد ایشان در ۷۰ سالگی همچنان به ارزش‌های نخستین انقلاب باورمند است.

بعد از این ارتباطات بود که ما برای ثبت خاطرات به سراغ‌شان رفتیم. خب باتوجه به اینکه سال‌های زیادی از انقلاب گذشته بود کارمان دشوار بود اما آقای قره‌باغی ساعت‌ها پای گفت‌وگو می‌نشست. خاطرات آقای قره‌باغی چند محور اصلی داشت، فعالیت‌های هنری قبل از انقلاب، فعالیت‌های هنری مقارن با انقلاب و فعالیت‌های هنری دوره دفاع مقدس به ویژه بعد از پایان جنگ که محورهای اصلی خاطرات بودند.

* در مسیر گفت‌وگو با آقای قره باغی با چه ابعادی از شخصیت و زندگی هنری او آشنا شدید؟

ما در این گفتگوها متوجه شدیم ایشان چقدر به لحاظ فنی و تکنیکی و دانش در موسیقی سرآمد هستند و در آن مسیر متوجه شدیم که این دانش و کار بلدی و فن موسیقی چگونه می‌تواند در خدمت یک تعهد اجتماعی قرار بگیرد و چگونه هنر می‌تواند در مسیر یک رشد و حرکت بزرگ باشد.

قره باغی در زندگی هنری، اجتماعی و سیاسی استمرار داشت و این خیلی مهم است که یک هنرمند در مسیر باورهایش یعنی حب به وطن و کشور ایران به عنوان قلب تپنده دفاع از مظلومان بماند.

آقای قره‌باغی همیشه این نکته را می‌گفتند ایران پناهگاه و نقطه امید مظلومانه عالم است و این خاک برای ما قداست دارد. بارها دیدم که او با صلابت از ارزش‌های ایران دفاع می‌کند و سرناسازگاری با دولت‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی داشت و اساساً لحظه‌ای از فکر مبارزه با این دولت‌ها فارغ نبود.

هر زمان که از او خواهش می‌کردیم مصاحبه‌ای داشته باشه با روی باز پذیرا بود و حتی از پیشنهادات استقبال می‌کرد، گاهی هم به شکل خودجوش به دنبال انجام کارها بودند و منتظر سفارش کار نمی‌ماند بلکه وقتی ضرورت ساخت کار جدید را تشخیص می‌داد به سراغ تولید می‌رفت.

آقای قره‌باغی همیشه این نکته را می‌گفتند ایران پناهگاه و نقطه امید مظلومانه عالم است و این خاک برای ما قداست دارد. بارها دیدم که او با صلابت از ارزش‌های ایران دفاع می‌کند و سرناسازگاری با دولت‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی داشت و اساساً لحظه‌ای از فکر مبارزه با این دولت‌ها فارغ نبود* به عنوان نویسنده کدام قسمت از خاطرات آقای قره باغی برای‌تان جذاب بود؟

از فرازهای جالب خاطرات و زندگی ایشان این است که آقای قره باغی در سال ۵۷ در تولید سرودهایی مشارکت داشتند از جمله در تولید سرود دیو چو بیرون رود فرشته درآید، که به شکل زیرزمینی و مخفیانه تولید شده آنجا ایشان یکی از اعضای گروهی هستند که خوندن و صداشون در آن سرود هم برجسته است.

از جمله کارهای هنری دیگر هم اینکه وقتی انقلاب پیروز می‌شود و تقریباً یک بی‌ثباتی بر فعالیت‌های هنری ایشان حاکم است، آقای قره باغی به سراغ فعالیت در کمیته‌های انقلاب اسلامی حتی کمیته‌های محلات تهران می‌رود و خاطرات خوبی از آن ایام دارند که در کتاب خواندنی است.

اما مهمترین فرازها به نظر من پایمردی ایشان در دهه ۶۰ بوده؛ زمانی که منافقان و ضد انقلاب هرکسی را که به نفع نظام کار می‌کرد تهدید به ترور می‌کردند و آقای قره‌باغی نیز در زمره همین افراد بودند. خاطراتی هم از تعقیب و گریزها و تهدیدها در کتاب است، به خصوص بعد از خواندن سرود خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار که پس از آن تهدید می‌شوند، اما آقای قره باغی ایستادگی کرده و با کمترین امکانات این سرود تولید می‌شود.

در جایی از خاطرات کتاب هم گفتند که ما رگباری تولید می‌کردیم یعنی ما سلسله وار سرود تولید می‌کردیم و نیاز جامعه را به شنیدن این آثار تامین می‌کردیم. همچنین در تلاش بودیم تا روحیه رزمندگان حفظ بشود.

برای من به عنوان نویسنده این نبوغ و توانمندی خیلی اهمیت داشت چون آقای قره‌باغی تمام قابلیت و هنر و دانش خود را وقف انقلاب اسلامی کرده بود.

در جایی از خاطرات کتاب هم گفتند که ما رگباری تولید می‌کردیم یعنی ما سلسله وار سرود تولید می‌کردیم و نیاز جامعه را به شنیدن این آثار تامین می‌کردیم. همچنین در تلاش بودیم تا روحیه رزمندگان حفظ بشود

* پس خیلی پرکار بودند؟

بله و ریشه این پرکاری در قابلیت و هوش بالای موسیقایی ایشان است.

* کمی هم درباره اثری که برای سردار سلیمانی تولید کردند توضیح دهید؟

ایشان از ترور سردار سلیمانی خیلی متاثر بودند و به ایشان خیلی علاقمند بودن وقتی از سردار سلیمانی حرف می‌زد هم حس غرور داشت و هم بغض می‌کرد اما بارها دیدم در زمان مصاحبه وقتی اسم سردار سلیمانی میومد بغض می‌کردند.

همچنین آقای قره‌باغی معتقد بود که سردار سلیمانی آبروی ما را خریده است و نام ایران را بین ازادگان جهان برجسته کرده است.

در زمان شهادت سردار سلیمانی هم علی‌رغم وضعیت بیماری‌شان متوجه شدم که شاعر گمنامی را پیدا کردند و ایده ساخت سرود را دادند و ملودی را تولید کردند اما بعد از مشاهده کار تعجب کردم چون در آن سن و سال و با آن وضعیت جسمانی تولید این اثر کار ارزشمندی بود و ما هم آن کار را حسن خطام کارهای استاد قره‌باغی می‌دانیم.

* آقای قره‌باغی چه ویژگی‌های شخصیتی داشت که لازم است نسل امروز آن را بداند.

بزرگترین درسی که ایشان به ما دادند به خصوص برای ما که پژوهشگر این عرصه بودیم؛ شاگردپروری و آموزش بود. اساساً آقای قره‌باغی خیلی سخاوتمند بودند؛ محال بود کسی به سراغ‌شان برود و نکته‌ای از ایشان یاد نگیرد. به شخصه این نکته بارز را دیدم که ایشان در حالی که فرد نامرداری در مجامع جهانی بودند اما بسیار افتاده رفتار می‌کردند، به خصوص در برخورد با شاعران جوان و همیشه در حال یاد دهی و شاگردپروری بودند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 6 =